اصطلاحات ساده
تصوف عنوان یک علم است و مسائلی که در این علم به فرد تلقین میشود طریقت نامیده میشود؛ انتخاب این راه، سلوک و فرد سالک نامیده میشود. اینها معانی سادهای هستند؛ اما واژهها به این معانی خیانت کردهاند و آنها را از عالم وضوح و آشکاری به عالم نهان و ابهام بردهاند. تا جایی که تصوف در نزد بعضیها کلمهی زشتی است که به دل نمینشیند و گوش از شنیدن آن حس خوبی ندارد و عقل و خرد آن را برنمیتابد. برخی از مردم خود را به تصوف نسبت میدهند در حالی تصوف که چیزی جز خودسازی نیست؛ برخی دشمن سرسخت و برخی عاشق و شیفتهی آن هستند. جاهلان صوفیمآب در آن اختراعات و ابداعات فراوانی کردهاند و ضمن توجیه وسیله با هدف بین تصوف و شریعت اختلاف افکندهاند. برخی هم در مقابل به محض دیدن این مسائل نوپدید به شدت به آن حمله میکنند بدون این که در عمق و هدف آن دقت کنند.
در این نشست میخواهیم از این حقیقت که همچنان بخشی اساسی شریعت اسلامی و از مهمترین مقاصد بعثت محمدی است پرده برداریم.
هدف از تصوف
هر تلاشی که در این راه انجام میشود و اوراد و اذکاری که ادا میشود تنها برای رسیدن به یک هدف والا یعنی رضای خداوندی است. حقیقت تصوف جز این نیست که انسان مسلمان اعمال عبادی خود اعم از ظاهری و باطنی را بر اساس خواست و اراده و رضایت خداوند انجام دهد. اعمال ظاهری یعنی آن که توسط اعضای بدن انجام میگیرد مانند نماز و روزه و حج و اعمال باطنی آن که با قلب انجام میشود مانند صبر و فروتنی و شکر و عکس آن مانند خودخواهی و ناسپاسی و...
از آنجایی که قلب کانون اصلی اعضای بدن است به همین خاطر اعمال آن نقش مهم و تأثیر قوی در اصلاح اعمال ظاهری دارد. با اخلاص است که اعمال مورد قبول واقع میشود و با خشوع و فروتنی نمازها زیبا میشود و با صبر زندگی شیرین میشود. اما از سوی دیگر کشف جنبههای منفی آن بسیار دشوار است زیرا گاهی افکار گناهآلود و هوای نفس در قلب رخنه میکند که کشف آن تنها با راهنمایی مرشدی توانا و پارسا ممکن است. به عنوان مثال گاهی انسان به گناهی چون خودبزرگبینی دچار میشود بدون این که خود احساس کند چنین گناه بزرگی را مرتکب شده است که بر اساس نص حدیث او را از ورود به بهشت باز میدارد. حالات مثبتی که در قلب ایجاد میشود فضایل و حالات منفی رذایل یا پلشتیها نام دارد. بنابراین علمی که از فضایل میگوید و فرد را به آن راهنمایی میکند و از رذائل و پلشتیها باز میدارد، علم تزکیه (خودسازی) یا احسان یا تصوف نام دارد. این همان چیزی است که قرآن کریم در بیان مقاصد بعثت محمدی به اهمیت آن اشاره میکند: «ویزکیهم» و نشان میدهد که این چیزی غیر از علم و آگاهی است و یک خواستهی شرعی مانند آموزش و تلاوت است.
از کجا آغاز کنیم؟
احساس نیاز به خوسازی و دغدغهی آن نخستین گام برای خودسازی و اصلاح اعمال است؛ قناعت انسان به اعمال روزمره بزرگترین مانع در برابر خودسازی است. قرآن به ما دستور میدهد که نخست به کار خود بپردازیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» ای مؤمنان شما مسؤولیت [حفظ و هدایت] خودتان را دارید. این همان راهی است که پیامبر اسلام در تربیت صحابه در پیش گرفت؛ ابتدا آنان را تشویق کرد تا به کار درون خویش بپردازند و خود را بیطرفانه محاسبه کنند. بعدها این شیوه نتایج بسیار شگفتانگیزی بر جای گذاشت. طبیعی است کسی که بیماری خود را حس کند به پزشک مراجعه میکند و به اوامر او گردن مینهد تا بهبودی کامل خود را باز یابد. اما کسی که به بیماری خود توجه نکند و به آن نیاندیشد، بیماری رفته رفته در او ریشه میدواند تا این که روزی او را از پای در میآورد. برای ایجاد این ایده، نسخهای وجود دارد که پیامبر اسلام به کسانی که به بیماری قلبی دچار میشوند تجویز کرده است: «أکثروا ذکر هاذم اللّذات الموت» از چیزی که لذتها را مکدر میکند زیاد یاد کنید و آن هم مرگ است. چه نسخهی درست و موفقیتآمیزی! اما متأسفانه امروزه ما آن را به کار نمیبندیم. چه زود مرگ را فراموش میکنیم و خود را به بیخبری میزنیم. مردگانمان را به خاک میسپاریم و خیلی زود سرنوشت خود را فراموش میکنیم و همان راه گذشته را ادامه میدهیم.
دوم: پس از توجه به اصلاح باید توبه را تازه و کامل کنیم؛ حقیقت توبه چنان که میدانید پشیمانی از گناهان و دل کندن از آنها و عزم بر عدم تکرار آن در آینده است. توبه اگر نصوح و خالص باشد کوههای گناهان را فرو میریزد هر چند بزرگ باشند و فرد را چنان پاکیزه میکند که گویی هیچ وقت گناهی نکرده است: کسی که توبه میکند چنان است که گناهی نکرده است. دربارهی این حدیث شیخ تهانوی میگوید: توبه خیلی آسان است اما اگر بر کوههای بزرگ گناه فرود آید آنها را در هم میریزد.
تکمیل توبه با جبران کاستیهای گذشته ممکن است: حقوق خدا مانند نماز و روزه و حقوق بندگان.
با توبه خداوند تو را از گناهان گذشته به کلی پاک و مبرا میکند؛ مبادا بار دیگر به گناه فکر کنی و از اصلاح باز بمانی؛ مبادا شیطان گناهان گذشته را بهانهای برای ناامیدی از رحمت الهی قرار دهد تا بین تو پروردگارت فاصله اندازد. شیخ مسیح میگفت: گذشته و آنچه در آن انجام شده است را رها کن؛ آینده و آنچه را که در آن انجام خواهد شد رها کن. بر اصلاح حال خود تمرکز کن؛ حالی که تا دیروز آیندهی تو بود و فردا به گذشتهات تبدیل میشود.
سپس به اصلاح حال خود روی آور؛ در اینجا خواهی دید چه نبرد سختی بین تو و هوای نفس جریان دارد؛ اما مبادا شکست بخوری. خدا نکند هوا و هوس تو را به سمت گناه بکشاند که آن وقت نبرد سخت و دشوارتر میشود. نفس میخواهد تو را ناامید کند و وانمود نماید که اصلاح و خودسازی و استقامت بر توبه محال و ناممکن است. اما تو برحذر باش! درهای بخشایش پروردگارت همواره باز و منتظر است چه وقت توبه کنی و باز گردی. به همین خاطر اگر نفس تو را فریفت برای گناهانت بارها استغفار کن؛ کسی که هفتاد بار هم استغفار کند هنوز اصرار بر استغفار نکرده است. یقین داشته باش تجدید توبه باعث میشود ظرف چند روز به ثبات و پایمردی دست یابی که خدای متعال فرموده است:
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» و کسانی را که در حق ما کوشیدهاند به راههای خاص خویش رهنمون میشویم.
مسائلی که به اصلاح و خودسازی کمک میکند:
١- پایمردی بر ذکر:
ذکر نیروی معنوی مهمی است که باطری قلبت را تقویت میکند تا در زمینهی اصلاح به پیش روی بنابراین وردی را برای خود انتخاب کند و بر آن مداومت داشته باش؛ ذکر کوتاه و مختصر اما با دوام بهتر از ذکر بلند اما بیدوام است. در مرحلهی نخست تلاش کن این چهار کلمه را صد بار تکرار کنی:
- استغفار
- صلوات بر پیامبر اسلام(اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم وآل إبراهيم وعلى إبراهيم انك حميد مجيد وبارك على محمد وآل محمد كما باركت على ابراهيم وعلى آل ابراهيم انك حميد مجيد)
- سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله اکبر
- سبحان الله وبحمده وسبحان الله العظیم
توجه داشته باش که دوام این اذکار ساده در اصلاح قلب و پالایش درون به تو کمک شایانی میکند؛ پس بر آن مداومت کن حتی اگر روزی به خاطر کار و مشغله و حادثهای فرصت تکرار کامل آنها را از دست دادی بهتر است به جای ترک کامل ٣٣ بار یا ١١ بار تکرار کنی. اما مبادا آنها را به کلی ترک کنی که غفلت به قلبت نفوذ و آن را خراب میکند. چنان که قطرات آب در صورت استمرار میتواند صخرهای را سوراخ کند. اما اگر آبشاری یکباره بر صخرهای بریزد هیچ تأثیری در آن نمیگذارد. این سنت خداوند است که هر چیزی هر چند اندک اگر دوام داشته باشد تأثیرش را خواهد گذاشت.
٢- نشست با نیکان:
در اصلاح و خودسازی هیچ چیزی مهمتر از نشست و برخاست با نیکان و شنیدن مواعظ آنان نیست. بدیهی است که همراهی تأثیر مهمی در شکلگیری شخصیت افراد دارد. هر کس بر کیش دوست و رفیق خود است؛ با حسن و ابن سیرین بنشین تا دین و اخلاقت را سامان دهند. بر فرض اگر فرصتی برای این کار نداشتی یا کسی برای همراهی نیافتی میتوانی در عالم کتاب در مجالس آنان شرکت کنی؛ اخبار و احوال و داستان زندگیشان را بخوانی؛ آن وقت نوری در دلت مییابی که در اصلاح و خودسازی به تو کمک میکند و مسیر تزکیه را بر تو آسان میسازد. به همین خاطر قرآن کریم بارها داستان پیامبران را روایت کرده است.
نظرات